وداع تلخ

 

امروز مراسم هفتم دایی جون عزیزم بود ولی من متاسفانه بخاطر نیکان نتونستم شرکت کنم یادش همیشه باماست وروحش  همواره قرین رحمت الهی......... دایی جونم نمیدونی چقدر دلتنگتم...........

ادامه مطلب ...

بچه ننه یا بچه بابا؟؟؟؟؟!!!!!!!(طنز)

مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام ... خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- باشه . خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من جیش دارم خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- باشه
- مامان
- بعله؟
- من بوس می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- قربونت بشم
- مامان
- جونم ؟
- من شوکولات آناناسی می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من دوست می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.com
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من یه خط موبایل می خوام با گوشی سونی
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من یه مهمونی باحال می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- باشه عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- من زن می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- باشه عزیز دلم
- مامان
- بعله ؟
- من دیگه زن نمی خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- اوا ... باشه
- مامان
- .. بعله
- من کوفته تبریزی می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من بغل می خوام خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- بیا عزیزم خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- مامان
- بعله ؟
- مامان
- بعله
- مامان
- ... جونم ؟
- مامان حالت خوبه
- آره
- مامان ؟
- چی می خوای عزیزم
- تو رو می خوام .. خیلی بهترین تصاویر در بهار بیست www.bahar-20.com
- ...



***

- بابا
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام
- به من چه بچه .. به مامانت بگو
- بابا
- هان؟
- من شیر می خوام
- لا اله الا الله
- بابا
- چته ؟
- من ازون ماشین کوکی های قرمز می خوام
- آروم بگیر بچه
- بابا
- اههههه
- من پول می خوام
- چی ؟؟؟؟ !!!
- بابا
- اوهوم ؟
- منو می بری پارک ؟
- من ماشینمو نمی برم تو پارک تو رو ببرم ؟
- بابا
- هان ؟
- من زن می خوام
- ای بچه پررو .. دهنت بو شیر می ده هنوز
- بابا
- ....
- من جیش دارم
- پوففف
- بابا
- درد
- من زن نمی خوام
- به درک
- بابا
- بلا
- تقصیر تو بود که من به دنیا اومدم یا مامان
- تقصیر عمه ات خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com
- بابا
- زهرمار
- من یه اتاق شخصی می خوام
- بشین بچه
- بابا
- مرض
- منو دوس داری
- ها ؟
- بابا
- ...
- بابا
- خررر پفففف
- بابا
- خفه
- بابا
- دیگه چته ؟
- من مامانمو می خوام
- از اول همینو بگو ... جونت درآد
 

www.bahar-20.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.BAHAR-20.COM

سه نفر ایرانی

سه نفر ایرانی
فرضیه: سه نفر ایرانی در موقعیت های مختلف قرار می گیرند. آنها در این موقعیت ها چه خواهند کرد؟
1)در یک کوپه قطار در فاصله وین تا فرانکفورت، روی سه صندلی کنار هم: هر کدام یک کتاب یا مجله فرنگی دست شان می گیرند که معلوم نشود ایرانی اند و برای احتیاط موبایل های خود را هم خاموش می کنند. و در صورت امکان جای شان را عوض می کنند و توی دلشان می گویند: خاک بر سر! نمی خواست بفهمم که ایرانیه.

2) در هنگام سوار شدن به هواپیما از ایران به پاریس:
بلافاصله با هم دوست می شوند و می خواهند ببینند کدامشان زبان فرانسه را خوب می داند و می تواند کمک کند تا خودشان را در پاریس به مقصد برسانند.

3) در هنگام سوار شدن به هواپیما از پاریس به تهران:
به تدریج با همدیگر دوست می شوند و می خواهند بفهمند کدام شان عنصر حکومتی است و آیا در فرودگاه مهر آباد برای شان دردسری درست می شود یا نه

4) در هنگام سوار شدن در یک تاکسی در تهران:
اول در مورد افزایش قیمت ماشین و خانه بحث می کنند و بعد کم کم بحث به درگیری های دانشجویی می رسد و بعد پشت سر خاتمی حرف می زنند و آخرین خبرهای بی بی سی را به هم می گویند و بعد معلوم می شود که یکی شان بعد از سالها از آمریکا به ایران برگشته است و دو تاشان بعد از سالها قصد دارند از ایران به آمریکا مهاجرت کنند.

5) در هنگام ورود به یک پارتی شبانه:
اول در مورد سیاست حرف می زنند، بعد از مدتی همه با هم به این نتیجه می رسند که سیاست چیز مزخرفی است و یکی از آنها یک قطعه باخ می گذارد و بعد در مورد پینک فلوید بحث می کنند و موزیک راک می گذارند، بعد سرشان گرم می شود و یواش یواش رپ گوش می کنند و کم کم نوبت جلال همتی می شود و بعد کسانی که به هوش هستند کسانی را که بی هوش شده اند به خانه می رسانند.

6) در یک تشکیلات سیاسی چپ:
اول دو نفری که به هم نزدیک ترند، به نفر سوم اتهام می زنند که سکتاریست است، او هم آنان را عامل رژیم و سازشکار می خواند. بعد یک جناح اقلیت تشکیل می شود و یک جناح اکثریت. جناح اکثریت بعد از مدتی به دو جناح اکثریت چپ و جناح اکثریت تبدیل می شود . و بعد از مدتی جناح اقلیت لیبرال می شود و اکثریت را تندرو می خواند و اکثریت هم تصمیم به انحلال می گیرند. بعد سه نفری یک شرکت صادرات لوازم یدکی تراکتور راه می اندازند.

7) در یک تشکیلات سیاسی مذهبی تروریست:
اول سه نفری عضو کمیته مرکزی می شوند، بعد یکی رهبر تشکیلات می شود و چون یک معاون بیشتر لازم ندارد، نفر سوم را به دلیل وابستگی به رژیم در تشکیلات زندانی می کنند و بعد رهبری با زن معاونش ازدواج می کند و معاونش با زن یک نفر دیگر ازدواج می کند. بعد یادشان می رود که می خواستند چکار کنند.

8) در یک سازمان اداری دولتی:
یکی از آنها که از همه پپه تر است می شود رئیس، و آن یکی که از همه بدجنس تر است مامور گزینش می شود و آن کسی که از همه با شعورتر است اخراج می کنند.

9) در یک تشکیلات اصلاح طلب:
سه تایی شروع می کنند به حرف زدن و یک راه حل پیدا می کنند برای اینکه کارشان را پیش ببرند، اما یکی از آنها دستگیر می شود، دو نفر دیگر اعتصاب غذا می کنند تا نفر سوم آزاد شود، بعد سه نفری بیانیه می دهند و از همدیگر حمایت می کنند و تصمیم می گیرند که از طریق قانونی به خواسته هایشان برسند. سالها می گذرد.....

10) در یک گروه روشنفکران:
اول برای همدیگر اشعار و داستانهایشان را می خوانند و ازآثار همدیگر تعریف می کنند تا حوصله شان سر برود، بعد یکی از آنها می رود. آنوقت دو نفر دیگر پشت سر کسی که رفته است حرف می زنند و از خودشان تعریف می کنند و بعد نفر دوم هم می رود و نفر سوم علیه آن دو نفر یک نقد درست و حسابی می نویسد و با اسم مستعار در مجله چاپ می کند.

11) در جمع روحانیون: سه نفری در مورد مخالفان روحانیت حرف می زنند و حواسشان هست که حرفی نزنند که دیگری ناراحت شود و وقتی احساس می کنند که ممکن است دعوا جدی شود کمی جوک می گویند و بعد بدون هیچ درگیری از هم جدا می شوند، کور خواندید اگر فکر کنید اینها با هم دعواشان می شود!

12) در هنگام ورود به سالن سخنرانی:
اول به هم تعارف می کنند که دیگری زودتر وارد شود، اما قبول نمی کنند. قرار می شود که اول کسی که بزرگتر است اول برود، اما استدلال می کنند که بزرگی به عقل است، و هر سه اعتراف می کنند که عقل شان از دیگری کمتر است. بعد قرار می شود که از سمت راست وارد شوند، اما هر سه جوری می ایستند که کسی سمت راست نباشد، در همین مدت سخنرانی تمام می شود و قرار می شود از همدیگر خداحافظی کنند. بعد از یک ساعت خداحافظی هر سه اصرار می کنند که دونفر دیگر را به خانه برسانند، اما چون هر سه ماشین دارند این اتفاق نمی افتد.

13) در هنگام ورود به استادیوم فوتبال: همان سه نفری که برای سخنرانی رفته بودند برای تماشای فوتبال می روند و در هنگام ورود به سالن فوتبال به دلیل اینکه 15 نفر همزمان می خواهند از دری که فقط برای دو نفر امکان ورود دارد وارد شوند همه شان زخمی شده و به بیمارستان منتقل می شوند.

14) در یک سلول زندان:
اول سه نفری به هم شک می کنند که مبادا طرف آدم فروش باشد. بعد بدون اینکه یقین کنند طرف آدم فروش نیست تمام اسرارشان را می گویند، بعد هر سه محکوم به زندان های طولانی می شوند.

15) در یک جزیره تنها:
یک فرض: هر سه نفر مرد باشند
اول یکی شان چلوکبابی ایرانی راه می اندازد، دومی راننده تاکسی می شود و سومی چون برای برگشتن به ایران دچار دپرسیون شده در حال شنا به سوی ایران در آب غرق می شود.
فرض دیگر: یکی از این سه نفر در جزیره زن باشد.
در این حالت هر دو مرد عاشق او می شوند، بعد به خاطر اینکه به رفیق شان نامردی نکرده باشند هر دوشان به زن بی اعتنایی می کنند، سالها می گذرد تا اینکه یک شب در حال مستی یکی از دیگری می خواهد با زن ازدواج کند، سر همین موضوع دعوا می شود و همدیگر را لت و پار می کنند.
فرض دیگر: دو نفر از سه نفر زن باشند
مرد عاشق هر دو زن می شود و یکی از زنها از مرد خوشش می آید، اما مرد کلاس می گذارد و به آنها بی محلی می کند. در نتیجه زنها هم یک انجمن فمینیستی راه می اندازند و پدر او را در می آورند.
فرض سوم: هر سه نفر زن باشند
تمام جزیره را می گردند و با چیزهایی که پیدا می کنند یک قایق درست می کنند و خودشان را نجات می دهند. 

  









اگه عاشق یکی شدی ...........

اگه عاشق یکی شدی ...........

شکسپیر:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره
اگه برگرده، اون ماله توئه
اگر برنگرده، اینجا سم هستش، به خاطر او خودتو بکش.

خوشبین:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره....
نگران نباش، او حتماً بر می گردد.

شکاک:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره.....
اگه برگشت، ازش بپرش چرا.

ناشکیبا:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره.....
اگه تو یک مدت زمانی برنگشت، فراموشش کن

صبور:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره........
اگه برنگشت، آنقدر صبر کن تا برگرده.

خوشگذران:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره........
وقتی برگشت، اگه هنوز عاشقش هستی،
دوباره ولش کن بره.
دوباره....

مدافع از حقوق حیوانات
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره،
در واقع همه موجودات زنده حق این را دارند که آزاد باشند.

وکلا:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره
بند 1a از پاراگراف 13a-1 بند الحاقی دوم از
" قانون آزادی ازدواج" به طور صریح می گوید که ... .

بیل گیتس:
اگه عاشقه یکی شدی،
ولش کن بره،
اگه برگشت، من فکر می کنم که می توانیم برای نصب مجدد،
هزینه هایی را پرداخت کنیم. البته بهش بگو که باید خودشو بهتر کنه.
زیست شناس:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره،
او متحول خواهد شد.

آمارشناسان:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره،
اگه او عاشق تو باشد احتمال بازگشت او بالا است،
اگر او عاشق شما نباشد، به هر حال توزیع Weibull و رابطه شما
غیر محتمل است.

فروشنده:
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره، اگه برگشت، قرارداد ببند،
اگه برنگشت، چه خوب، "بعدی!"

طرفداران آرنولد
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره
"آو حتماً بر می گرده" " SHE'LL BE BACK!"

نماینده بیمه
اگه عاشه یکی شدی،
بهش برنامه رو نشون بده،
اگه برگشت، ثبت نامش کن،
اگه برنگشت، پی گیرش شو و هیچ وقت بی خیال نشو.
فیزیکدان،
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره، اگه برگشت، این قانون جاذبه است.
اگه برنگشت، یا مقدار اصطکاک بیشتر از نیروی
جاذبه است، یا زاویه برخورد بین دو جسم در
زاویه مناسب تنظیم نشده است.

ریاضیدان،
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره......
اگه برگشت که 1+1 = 2
(خیلی ساده)
اگه بر نگشت، Y = 2X - log(0.46Y^2 +
(cos(52/34X)) x
5Y^(-0.5)c)
که c مقدار ثابت زمان بی نهایت بازگشت است.


مدل امروزی،
اگه عاشه یکی شدی،
ولش کن بره،
اگه برگشت، او مال توئه.
اگه برنگشت پیداش کن و بکشش!! یا
به اداره مهاجرت خبر بده که او مهاجر غیر فانونیه.  

  






بی خوابی

سلام به هر کس که اینو میخونه این یادداشت رو ساعت ۲.۵ صبح نوشتم . نمیدونم چرا شبا خوابم نمیبره این نت لعنتی هم که دیگه شده واسه من یه اعتیاد. هر کاری میکنم که ازش دور باشم نمیشه که نمیشه. 

امان از دست نیکان اسمشو گذاشتم شیرین ترین درد سر چون در عین اینکه خیلی دوستش دارم خیلی هم اذیتم میکنه البتته گناه از این طفل معصوم نیست گناه از منه که سر وقت نمی خوابم وقتی که گل پسر بیدار میشه من تازه اول خوابمه.  

وفتی که دختر بودم همه بهم میگفتند حتما عاشقی یکی نیست بهشون بگه حالا هم عاشقم؟ 

لابد الان میگند به فکر پولی و... 

ای کاش بجای این حرفای صد من یه غاز یکی پیدا میشدو یه راه حل اساسی پیش پام میگذاشت    

انگار خیلی بی خوابی روی مخم راه رفته بهتره این بحثو تا بیشتر از این آبرومو نبرده تعطیلش کنم شب همه خوش.

کو گوش شنواااا

امشب پس از مدتها هوس نوشتن به سرم زده ومیخوام بنویسم برای تو دوست عزیزی که حرفهای دل منو میخونی.

 وقتی که تنهام به اندازه کافی وقت دارم که به همه بودنم فکر کنم در واقع تنهایی فرصتی به آدم میده که بتونه به همه غمها و خوشیها و خاطرات وهرچی که به سرش اومده فکر کنه اونا رو از صندوقچه مغزش بیرون بکشه واگه خدا بخواد و دلش اجازه بده همینجور که داره اونا رو مرور میکنه از بعضی از اونا درس عبرت بگیره و در مورد بعضی دیگه فکر کنه و ببینه که قبل از اون چند میلیون آدم دیگه تجربه اونو داشتند حتی براش زحمت کشیدند ضرب المثل هم نوشتند وما هم هزار بار شنیدیم ....اما !..... کو گوش شنوا ؟ مثلاٌ شاید صد هزار بار شنیدیم که میگند نا برده رنج گنج ....   یا شنیدیم که میگند عجله کار شیطونه یا بازهم ضرب المثلایی از این دست ...

از اضراب کار مهیا نمی شود    سیل ازدویدن است که دریا نمی شود

رهرو آن نیست که گه تند وگهی خسته رود   رهرو آنست که آهسته وپیوسته رود

قطره قطره جمع گردد وانگهی در یا شود

و......

اما باز هم ما کار خودمونو میکنیم

  خیلی از ما ها برای شروع هر کاری با عجله قدم بر میداریم برای شروع کلی انرژی داریم به این درو اون در میزنیم اما با اولین سنگی که سر راهمون سبز شد از کوره در می ریم و میدون را برای رقبا خالی میکنیم.این درحالیه که شاید توانایی های بسیاری داریم که اگه محکم سر جامون بایستیم حتماٌ حتماٌ حتماٌ موفق میشمیم به هر حال امیدوارم که تو دوست عزیزاز این دست آدما نباشی واگر هم که با شی با خوندن حرفهای صد من یه غاز من سر عقل بیایی واینبار کمربند همتتو محکمتر ببندی .

به نام یگانه خالق بی همتا

به نام یگانه خالق بی همتا

با نام تو شروع میکنم ای یگانه معبود

                             ای آرامش روح 

                                   ای هستی من از تو

                                              با نام توکه بهترینی

                                              زیبا ترینی  

                                   ای سر چشمه پاکی

                             ای یگانه مطلق

وای یگانه معبودمن وهرچه متعلق به من است